اقلیت که باشی معنی تبعیض رو خوب میفهمی. و اگر عضوی از اقلیتهای جنسی هستی میدونی که تا آخر دنیا با تبعیض دست به گریبانی. اقلیت جنسی بودن سخته، دین و مذهب نیست که انتخاب کنی، قومیت و ملیت نیست که انکار کنی، اما مهم اینه که جامعه یاد بگیره که آدما با هم متفاوتند، که تا وقتی حقی ضایع نشده و به حقوق کسی تجاوز نشده، این حق رو داشته باشن که اونجوری که دوست دارن باشن و اونجوری که هستن زندگی کنن.
گاهی اوضاع اونطور که دوست داری نیست، گاهی اوضاع بدتر از اون چیزی که فکرش رو میکردی پیش میره، اما مهم اینه که هیچ وقت به یک شکل باقی نمیمونه. همهی ما روزهای سخت داشتیم، گاهی انقدر سخت که حتی آرزوی مرگ کردیم، اما الان که به پشت سر نگاه میکنیم، به روزهای سخت فکر میکنیم، متوجه تغییر اوضاع میشیم، متوجه اینکه همیشه بعد از طوفان، نسیمی خواهد وزید و خورشیدی طلوع خواهد کرد. متوجه شجاعت و شهامت و جسارتی که طی این روزهای سخت به دست آوردیم میشیم.
اما سهیل صبوری نکرد، جسارت نکرد، شهامت به خرج نداد تا طلوع دوباره خورشید رو ببینه، تا نسیم ملایم بعد از طوفان، نوازشی باشه برای التیام دردهاش… هنوز هم گاهی ناخداگاه دستم روی شمارهای که از سهیل دارم میلغزه و تنها صدایی که این نبودن رو به یادم می آره صدای گریههای خواهر ِبیخبر از دردهای برادر ِ…
و اما نیما…
شاید. نه، به یقین که اگه برای شنیدن حرفهاش گوش شنوایی بود، قرصهای رنگی پر شده در دستهای لرزانش رو نمیبلعید، اما هنوز جای امیدواری هست، هنوز نیما شانس دیدن دوباره خورشید رو داره و من قول میدهم که اوضاع بهتر خواهد شد، اوضاع حتما بهتر خواهد شد…
گاهی یه مکالمه پنج دقیقهای، گاهی یه جمله، فقط یه جمله ” اوضاع بهتر خواهد شد” من بهت قول میدم هر چقدر هم اوضاع بده، هر چقدر هم اوضاع افتضاحه، هر چقدر هم که تنها و درمونده هستی، همه چی بهتر میشه… چرا برای حرف زدن با این آدمها، باید منتظر باشیم تا خودشون بیان و درد دل کنن، چرا ما پیش قدم نباشیم برای شنیدن دردهاشون، برای شنیدن حرفهاشون. فقط شنیدن… خیلی از وقتا فقط کافیه گوش باشی برای شنیدهشدن، چشم باشی برای دیدهشدن و همین میتونه التیامی باشه برای دردهایی که ماهها و سالهاست روی هم تلنبار شده…
و یه پروژه جالب It Get Better داره به این کار کمک میکنه.
Dan Savage که فعال حقوق همجنسگرا هاست به همراه همسرش Terry Miller در واکنش به رشتهای از خودکشیهای نوجوانان همجنسگرای آمریکایی در سپتامبر 2010، یک شبکه در یوتیوب مختص به این موضوع با عنوان پروژه «اوضاع بهتر میشه» به راه انداخت و و در اون از گیها، لزبـیـنها، بایسکـشوالها و ترنسهای بزرگتر خواسته بیان ویدیویی از خودشان ضبط کنن تا به کوچکترها بگن که “اوضاع بهتر میشه.”
موضوع اینه که شما وقتی جوون هستین و عضوی از یک اقلیت جنسی، ممکنه بقیه اگر بفهمن شما رو اذیت کنن یا مسخره. یا ممکنه احساس کنین که وقتی بزرگ بشین حتما ایدز میگیرین و تنها میمونین و از جامعه طرد میشین. توی این پروژه، افراد بالغی که آشکارا جزو اقلیتهای جنسی هستن در ویدیوهای کوتاه ماجراهاشون رو تعریف میکنن و خبر از بهبود اوضاع میدن.
حرف همه این آدمها اینه: شرایط تغییر میکنه، آدمها تغییر میکنن، و هیچ چیز این طور که هست نمیمونه. در این ویدیوها بزرگترها از نوجوانها و جوانترها میخوان که خودشون باشن، شاد باشن، خودشون را دوست داشته باشن، جسور باشن، و ادامه بدن. و تاکید میکنن، اصرار میکنن، قول میدن، اطمینان میدن که اوضاع بهتر میشه. اوضاع حتمن بهتر میشه.
چند تا از این سهیلها و نیماها در ایران داریم، دور و بر ِ خودمون؟ ما برای اونها چه کاری میتونیم بکنیم؟