این روزها بیشتر خبرهای مرتبط با مسایل جنسی، خبرهایی پیرامون تجاوز، کودکآزاری و افتادن نقاب از چهرهها را شامل میشود; از جرج بوش پدر و سعید طوسی بگیر تا طرفهای درگیر در لیبی.
https://jensiat.info/2017/11/the-result-of-research-in-libya-organized-use-of-rape-rape-against-men/
بین خودمان بماند خودم هم وقتی مطلبهای کارگاه خبر را میخوانم از این همه خشونت، از این همه خبر بد و وحشتناک، از این همه جنایت که سالهای سال، در زیر خروارها قدرت، تقدس و سرمایه پنهان شده بود و امروز «چنان که افتد و دانی» در کمپین افتادن تشتها از بامها، صدایشان به گوشمان میرسد، چندشم میشود.
https://jensiat.info/2017/10/harvey-the-number-of-women-sued-was-82/
https://jensiat.info/2017/10/the-hollywood-hollywood-sexual-abuse-of-women-culture-and-art-dw/
چندشم میشود و از خودم میپرسم اصلن چرا باید چیزی چونین تکرارشونده را با هر مکررشدن، در گوش خوانندههای سایت (ازجمله خودم) جار بزنیم؟ میگویم «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.» احساس میکنم داریم یک مطلب را روزی چندبار بازنشر میکنیم. میدانم شما هم گاهی از این حجم خبر که از غصهها و ترسها و دردها و مرگها میگویند، چندشتان میشود.
https://jensiat.info/2017/09/the-athena-and-the-sensitivity-that-arose/
گمان میکنم چارهای نداریم. از داستانهایی حرف میزنیم که میل به پنهانشدن، تندادن و در تنهایی دردکشیدن دارند و این میل را خودمان ایجاد کردهایم. خود را در درون و در بیرون، آنهایی را که داستانشان، نقل مجلسها شده است شکنجه کردیم. با پیشداوریها، جوکها، نگاهها، نمکبهزخمپاشیدنها، مسخرهکردنها، دلسوختنها و فورواردکردنهایمان. لحظهای اگر چشممان را ببندیم، یک بچهی دیگر، یک قوم دیگر، یک اعتماد دیگر به نابودی کشیده میشود.
https://jensiat.info/2016/12/where-we-tend-to-blame-victims-rises/
ما موظفایم به تکرارِ خواندن داستانهایی که نه در دنیای کاغذها و کلیپها که در پستوی خانهها و کارگاهها و حجلهها و دجلهها هرروز دارند تکرار میشوند. مسالهی انتخابکردن هم نیست. مسالهی انتخابشدن است و ستمی که در پی آن است. زمان، زمان پیبردن و دانستن و فهمیدن است. زمان پرسیدن. باید بنویسیم و بخوانیم و پیاش را بگیریم.
https://jensiat.info/2017/10/children-in-garbage-in-tehran-exposed-to-sexual-harassment-iran/
این خبرها در حقیقت تجربههای تلخی هستند که قربانیهای تجاوز و تعدی و خشونت و قلدری با بازکردن زخمهایشان و حرفزدن از دردهایشان در اختیار کسانی قرار میدهند که از پی میآیند. ناسپاسی است اگر از کنار این همه ازخودگذشتگی بگذریم و این تجربهها را به کسانی که از پیمان میآیند نسپاریم. آنها رنج بهیادآوردن و گفتن را حتا پس از دههها سکوت به جان میخرند تا به آیندگان این جسارت را بدهند که سکوت نکنند که سکوت از بزرگترین حامیان متجاوزان است. آنچه امروز ما میبینیم و میشنویم و میخوانیم، در برابر حجم چیزی که اتفاق میافتد، قطرهای در برابر دریاست.
https://jensiat.info/2017/11/tariq-ramazan-a-prominent-swiss-scholar-was-accused-of-raping-two-women/
حکایت این تجربهها، حکایت غصهخوردن و چنگبهصورتزدن نیست. حکایت یادگرفتن و یاددادن است. باید از آنکه میگوید بیاموزیم و به آنکه نمیداند یاد بدهیم. یاد بگیریم چگونه از خودمان و دیگران در برابر خودمان و دیگران محافظت کنیم. یاد بگیریم که زخم را چگونه پانسمان میکنند. یاد بگیریم که اگر زخمی خوردیم، چگونه و از کجا مرهم پیدا کنیم. یاد بگیریم که زخمی نزنیم و اگر زدیم، مسؤولیت آن را بپذیریم. یاد بگیریم که از قدرت، نفوذ و محبوبیت زورگویان نترسیم و این ترس را به بعدیهایمان هم منتقل نکنیم.
https://jensiat.info/2017/11/i-woke-up-to-sir-quinn-spiezy-on-my-belly/
از داستان غمانگیز «ستایش» تا تراژدی-کمدی سقوط سیاستمداران، رهبران، معتمدان و آراستهظاهرها که یاد میکنیم، هربار این دغدغه را داشتهایم که مبادا این حجم خبرهای فاجعهبار، خوانندهها را آزار بدهد.
https://jensiat.info/2017/10/father-george-bush-apologized-for-the-actresss-sexual-harassment/
https://jensiat.info/2017/11/the-two-parliamentary-committees-have-been-uncertain-and-the-authorities-have-been-involved-in-saeed-tusis-case/
راستش در درون، به بیشترمان هم حق میدهم که آنقدر با زخمها و دردهای خودمان در مبارزه باشیم که خواندن جنگ و شکست دیگری را برنتابیم. اما این پرسش هم مطرح است که آیا بازتاب این خبرها و نوشتن از بیعدالتی و حقکشی هرروزه، میتواند کمکی هرچند کوچک و بارقهی امید فردایی بهتر از امروز باشد؟ اینکه صدای رسای فریاد در گوشهایخفهشده باشیم حتا اگر گاهی گوشخراش باشد و البته انتظاری هم نیست. جیغ است دیگر. اگر نخراشد شنیده نمیشود.