سوئد هفتهی گذشته اعلام کرد که نخستین مرکز رسیدگی به بحران در زمینهی تجاوز به مردان را تأسیس کرده است. در رابطه با اینکه چرا نیاز است مردان کلینیک اختصاصی خود را در این زمینه داشته باشند، با پزشکان متخصص گفتوگو کردیم.
سوئد هفتهی گذشته اعلام کرد که در بیمارستانی در استکهلم یک مرکز رسیدگی به بحران تجاوز به مردان راهاندازی کرده است. این مرکز در خارج از بیمارستان؛ در “بیمارستان مرکزی جنوب استکهلم” اداره میشود. این بیمارستان یک مرکز بزرگ مراقبتهای اورژانس در منطقهی شمالی است که هماکنون کلینیکی بیستوچهار ساعته است و زنان و دختران بدون نیاز به وقت قبلی میتوانند برای موردهای تجاوز جنسی به آن مراجعه کنند. براساس گفتهی راسموس یونلاند، سخنگوی حزب آزادیخواه، که این ابتکار عمل به رهبری او صورت گرفته است، این کلینیک نخستین نمونه در کل جهان برای این هدف است. همانطور که در نمونهی مربوط به زنان اتفاق میافتد، مرکز درمان مردان نیز خدماتی رایگان، بیستوچهار ساعته و در همهی ۳۶۵ روز سال ارائه میدهد.
بیمارستان در ماه ژوئن برنامهی خود را برای راهاندازی کلینیک ویژهی مردان اعلام کرد. بر اساس مطلبهای منتشرشده در خبرگزاری وایس، پزشکان در این زمینه تأکید ویژه داشتهاند که تجاوز به مردان چه در سوئد و چه در سایر نقاط دنیا یک «تابوی افراطی» به حساب میآید.
درمانها و پاسخگویی در کلینیک مردان تفاوت چندانی با کلینیک زنان و دختران ندارد. آنا استرابرینک، مأمور عالی مراقبتهای بهداشتی شورای شهر استکهلم در مصاحبهای با برادلی میگوید: «کلینیکِ زنان قربانی تجاوز مأموریتها و تعهدهای گستردهتری ارائه میداده است. به دلیل اینکه این مرکز در اساس همان کلینیک به حساب میآید، نباید سازماندهی و روشهای پایههای آنها تفاوتی داشته باشند. چگونگی سازماندهی کلینیک مردان موضوعی بحثبرانگیز بود، اما بههرحال ما و متخصصان [آن بیمارستان] اینطور نتیجهگیری کردیم که این روش بهترین راهکار است. در حال حاضر این کلینیک مراقبتهای بهداشتی خود را با احترام و بهصورت حرفهای به کلیهی افراد، بدون در نظر گرفتن هویت جنسی و جنسیتی مراجعان ارائه میدهد.»
طبق گفتههای استاربرینک، حزب آزادیخواه تمرکز بخشی از برنامهی کار نامزدهای خود در انتخابات ۲۰۱۰ را بر روی بهبود مراقبتها برای مردان قربانی تجاوز جنسی نهاده بود. در عین اینکه درمانها برای مردان و زنان یکسان خواهند بود، اما استاربرینک با بحث در مورد اینکه تجاوز به مردان نیاز به مجموعه استراتژیهای متفاوتی در مقایسه با تجاوز جنسی به زنان دارد تأکید کرد «لازم است کلیهی مراجعان با احترام و بر حسب نیاز، سابقه و پیششرطهای هر فرد بهصورت خاص مداوا شوند.» مرکز کنترل و پیشگیری بیماری در سال ۲۰۱۰ عبارت «وادار شدن به دخول» را جزو تعریفهای موجود از خشونت جنسی قرار داد. هانا رُرین در اسلِیت اشاره میکند که «وادار شدن به دخول» عبارتی غریب است که چندان رواجی نیافته است. بهعلاوه، این کار عملی است که بهطور معمول بهصورت غریزی به مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن ربط داده نمیشود.
برای مردان، جستجو برای کمک در عمل بهجای کاهش حسِ ترس از آسیبپذیری، باعث افزایش این ترس میشود.
بهواقع اِف.بی.آی تعریف رسمی خود را از «تجاوز با زور» در عبارت «مقاربت جنسی با زور و برخلاف تمایل زن» در سال ۲۰۱۲ به این عبارت تغییر داد که «دخول هر بخشی از بدن یا یک جسم به واژن یا مقعد، یا سکس دهانی با یکی از اندامهای جنسی فردی دیگر هر چقدر هم خفیف باشد، بدون داشتن اجازه از قربانی» [تجاوز به حساب میآید]. برخلاف باور عمومی که مردان درصد اندکی از قربانیان تجاوزهای جنسی را تشکیل میدهند، نظرسنجی ملی دربارهی قربانیان جرم در سال ۲۰۱۳ آماری را فاش کرد که باعث شوکهشدن بسیاری شد: از میان چهلهزار خانوادهای که در نظرسنجی در مورد تجاوز جنسی شرکت کرده بودند، ۳۸ درصد از قربانیان مرد بودند. پس از انتشار نظرسنجی، سارا اِستمپل، پژوهشگر از دانشگاه یو.سی.اِل.اِی در طرح سلامت و حقوق بشر در رُزین بیان کرد که تجربهی زنان و مردان در مورد قربانیِ تجاوز جنسی شدن «بسیار بیشتر از حدی است که هیچکدام از ما میتوانست متصور شود.»
پیتر پولارد، سخنگوی سازمان ۱در۶ (1in6)، که وقف آگاهیرسانی و حمایت مردان قربانی تجاوز جنسی است، گفت: «هر فردی، اعم از زن و مرد، که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است و میزان آسیبپذیری خاص خود را دارد طبق تعریف در این تِرم میگنجد.» «با در نظر گرفتن نُرمهای بیشماری که به پسران از همان سنین پایین آموزش میدهند که بیان احساسهایی چون آسیبپذیر بودن، ترس یا ناراحتی بهلحاظ اجتماعی درست نیست، این فرآیند پیچیده است. از اینرو برای مردان، جستجو برای کمک در عمل بهجای کاهش حسِ ترس از آسیبپذیری، باعث افزایش این ترس میشود.»
متخصصان متذکر شدهاند، زمانی که کلینیک بهطور خاص با قربانیان مرد مواجه است، باید به نیاز افراد به صورت اختصاصی پاسخ بگوید. در مورد مردان، ممکن است بهدلیل وجود تابو در زمینهی تجاوز جنسی به آنها، درخواست برای درمان دشوار باشد. پولارد ادامه داد «گاه مردان پیش از اینکه کمکی را [در این زمینه] قبول کنند نیاز دارند نشان دهند که شکستناپذیرند. این حالت ممکن است به شکل خشم، ستیزهجویی یا کوچکنشاندادن زخمهای مشهود بروز کند.» «بهویژه لازم است کسانی که در واحد اورژانس خدمات ارائه میدهند با انواع استراتژیهای مقابلهای که ممکن است مردان به کار بگیرند سازگاری یابند و غافلگیر نشوند یا عکسالعملی در مقابل این سیستم دفاعی آنها نشان ندهند.»
«واجب است جهت مشاوره به مردانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند، به ترسهایی که ممکن است مردان راجع به زیر سوال رفتن مردانگیشان داشته باشند اشاره کرد. بهعلاوه لازم است از بهکارگیری زبانی که امکان بهوحشتانداختن آنها را دارد پرهیز کرد».
اینها گفتههای دکتر جیم هاپر، پژوهشگر، درمانگر و روانشناس بالینی است که متخصص ترومای روانی و همچونین مدرس پارهوقت مدرسهی طب هاروارد است. «بهعنوان مثال، برچسبهای هویتیای همچون «قربانی» و «نجاتیافته» میتوانند آثار وارونهای داشته باشند. لازم است که با آنها بهطور عمقی، با احترام و غمخواری برخورد شود. حین عمل تجاوز قدرت آنها از آنها گرفته شده است و مثل اشیا با آنها رفتار شده است، از اینرو بسیار مهم است که در ارتباطتان به گونهای رفتار کنید که به آنها قدرت و انتخاب بدهید.»
وقتی این پرسش مطرح شد که آیا این کلینیک سوئدی، آمریکا را به داشتن چونین تسهیلاتی تحریک میکند، پولار هم با دقت پاسخ داد که یکی از دشوارترین جنبههای درمانی مردان قربانی بحث مربوط به بدنامی است. پولار ابراز کرد که «خیلی فوقالعاده میشد که منابع برای کمک به مردانی که مورد تجاوز جنسی واقع شدهاند در آمریکا هم گسترش یابد، اما من فکر میکنم اینکه باعث شویم مردان پا به مکانی بگذارند که علنن برای درمان تجربهی تجاوز جنسی شناخته میشود، چالش عظیمتری است.»
هاپر ضمن موافقت با او گفت: «کلینیک سوئدی ممکن است در یک مجموعهی بیمارستانی مستقر شود، اما واقعیت این است که کم پیش میآید که مردی بلافاصله بعد از داشتن چونین تجربهای در جستجوی درمان باشد. اغلب کسانی که به کلینیک خواهند آمد، افرادی هستند که روزها، هفتهها، ماهها و شاید سالها [بعد از این تجربه] صبر کردهاند.»
البته او اضافه کرد که سوئد «از متخصصان و سیاستمدارانی که علاقمندند به کلینیک آمدند، از آن بازدید به عمل آوردند و در دانش و تجربهای که در کنار هم قرار گرفتهاند برای ایجاد تسهیلات مشارکت کنند استقبال میکند.» استاربرینک در مورد قدرت کلینیک برای کاهش تجاوز جنسی واقعنگر بود. او گفت: «نمیدانم که کلینیک بهخودیخود بتواند از جرائم و تجاوزها پیشگیری کند، اما میتواند از رنجی که قربانیان متحمل میشوند بکاهد و به آنها در زمینهی مراقبتهای فیزیکی و روانشناسی و همینطور در رابطه با درخواست و انجام اقدامهای قانونی، خدماتی ارائه دهد.»
او ادامه داد: «تجاوز – برای قربانیان عملی خجالتآور به حساب میآید. این واقعیتی است که باید آن را تغییر دهیم. این فرد متجاوز است که باید شرمنده باشد.»
منبع: “Broadly.“