با برگزاری رژهی افتخار اقلیتهای جنسی که در سالهای اخیر به لطف شبکههای اجتماعی بازتاب بیشتری در داخل ایران یافته است، برای عدهی زیادی از مردم این سوال پیش میآید که فلسفهی برگزاری این مراسم چیست؟
باور بسیاری از آنها این است که این مراسم یک نمایش مضحک از بدنهای نیمهبرهنه و صورتهای رنگ شده است، از آدمهایی که اصرار دارند آنچه را که در رختخوابشان رخ میدهد فریاد بزنند. آنها میپرسند «مگر افراد دگرجنسگرا رژه برگزار میکنند؟ هرچه به خودتان مربوط است را حداقل فریاد نزنید»
در این مقاله به این موضوع خواهیم پرداخت که اهمیت رژهی افتخار اقلیتهای جنسی چیست و چرا باید برگزار شود.
- خشونت هنوز ادامه دارد: درست است که بعد از تلاشهای بسیار، جنبش اقلیتهای جنسی در بسیاری از کشورهای غربی به سامان رسیده است و آنها به شماری از حقوق خود دست یافتهاند، اما این به معنای پایان راه نیست. اگر حادثهی کشتار اورلاندو (حمله به کلوپ همجنسگرایان در سال 2015 در آمریکا) و نمونههای ریز و درشت دیگری را که هر روز درگوشه و کنار جهان رخ میدهد، کنار هم بگذاریم، خواهیم دید که خشونت، تبعیض، نابرابری و نگاه متعصبانه در سراسر دنیا هنوز وجود دارد. اگر از برخی مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا مانند عراق و عربستان و ایران و مصر بگذریم که از اساس حضور و وجود چونین افرادی را برنمیتابند و آنها را در خفا با مجازاتهایی مانند اعدام و شلاق و برچسب بیماری روانی به حاشیه میرانند و معمولن اخباری هم در این موردها منتشر نمیکنند؛ کشتار آشکار همجنسگرایان در چچن و آزار علنی انها در بسیاری کشورها مانند اندونزی؛ روسیه و چین؛ همچونان وجود دارد.
- برابری کامل هنوز محقق نشده است: اگر چه در اروپا، استرالیا و امریکای شمالی اوضاع بهمراتب بهتر از آسیا، خاورمیانه و افریقا است، بااینوجود، اقلیتهای جنسی در بسیاری از این مناطق هم هنوز از حقوق شهروندی کامل برخوردار نیستند. حق سرپرستی و حق ازدواج ،تنها دو نمونه از موردهای قابل پیگیری هستند.
قوانین مناسبی برای دفاع از حقوق این افراد در برابر آزار کلامی و فیزیکی وجود ندارد بهگونهایکه این کمبود و ضعف قانونگذاری، آنها را در برابر خشونت بسیار آسیبپذیر میکند. رژهی افتخار اقلیتهای جنسی درواقع نمادی برای نشاندادن مبارزه تا رسیدن به برابری کامل است. تا رسیدن به روزی که دیگر گرایش جنسی برای هیچ انسانی محل پرسش نباشد و افراد با گرایشهای جنسی مختلف ، با هویتهای جنسیتیای که با زیست خود مطابق میدانند و درمجموع، به هر شمایلی که هستند، بهگونهای یکسان در همهی جامعهها با حقوق برابر زندگی کنند. ممکن است برای افراد دگرجنسگرا رژهی افتخار، یک نمایش خندهدار و غیرضروری به نظر برسد ولی برای بسیاری از نوجوانان همجنسگرا، دوجنسگرا و تراجنسیتی که علاقهی جنسی و گرایش عاطفی خود و یا هویتشان را با وحشت سرکوب میکنند و حتا جرات بهزبانآوردن آن را هم ندارند، این مراسم درواقع نمایش حضور و دلگرمی است. بهایندلیلکه این پیام را به آنها میرساند که در گوشهی دیگری از دنیا، اوضاع کمابیش بهتری جریان دارد و کسی آنها را بهدلیل آنچه که هستند یا بهواسطهی گونهای که عشق میورزند مجازات یا قضاوت نمیکند.
- رژهی افتخار اقلیتهای جنسی نمادی از دموکراسی، آزادیطلبی و حق افراد برای متفاوتبودن است. اگر نگاهی به حکومتهای دیکتاتوری (بهطور مثال جمهوریاسلامی) بیندازیم؛ خواهیم دید که مهمترین ویژگی این حکومتها سرکوب هرگونه تفاوت فکری، دینی، مذهبی، فرهنگی و اعتقادی است. این حکومتها تمایل دارند که همهی مردم را در یک قالب بریزند و آنها را به موجوداتی مشابه – بهسان محصولاتی که همگی در یک کارخانه تولید شدهاند – در بیاورند. یک نوع پوشش، یک نوع دین و یک نوع طرز فکر که ازقضا «برتر» از انواع دیگر است. برای نمونه، حجاب برتر چادر است، دین برتر اسلام و مذهب برتر تشیع است. این دیدگاه مردم را به دو دستهی خودی و غیرخودی تقسیم میکند و بخش منتقد یا متفاوت جامعه را با عنوانهایی مانند منحط، فاسد، گمراه، جاسوس و دشمن از رده خارج میکند. در نقطهی مقابل این دیدگاه، دیدگاه دیگری قرار دارد که مطابق آن، افراد از هر دسته و گروهی فارغ از رنگ پوست و نژاد و زبان و گرایش سیاسی یا هویت جنسی شان، حقوق برابری دارند و بهیکاندازه حق ابراز عقیده و دیدگاه خود را دارند. اگرچه اقلیتهای جنسی بین پنج تا ده درصد هر جمعیتی را تشکیل میدهند، بااینحال، این در-اقلیتبودن، حق آنها را برای ابراز وجود بهعنوان بخشی از جامعه سلب نمیکند.
- هر روز و همهجا رژهی افتخار دگرجنسگرایان برپاست. افرادی که ادعا میکنند که رژهی افتخار اقلیتهای جنسی غیرضروری یا احمقانه است چون دگرجنسگراها چونین مراسمی ندارند؛ باید با دقت بیشتری به اطرافشان نگاه کنند. به دنیایی که درواقع برای آنها ساخته شده است. از زمانی که هر روز رادیو را روشن میکنند و عبارت معروف »صبحبخیر خانمها و آقایان» را میشنوند تا سریالهای عاشقانهی مورد علاقهی آخر شبشان، از تبلیغ انواع محصولات – که یک زن و مرد را بهعنوان تنها شکل خانواده نشان میدهند – تا تاکیدهای مداوم رسانهها بر نقش خانواده که ترکیبی از زن و مرد و فرزندان است. تمامی برنامههایی که با محوریت سلامت و مشاوره از رادیو و تلویزیونها پخش میشوند، از برنامههای سرگرمکننده گرفته تا و نود و نه درصد کمدیها و درامها و عاشقانههای سینما و ادبیات در سرتاسر دنیا تا حتا شکل اسباببازیها و شیوههای آموزش در مدرسهها؛ همهوهمه متعلق به جامعهی دگرجنسگرایان هستند. در این میان، افرادی که گونهی دیگری از عشق و زیستن را تجربه میکنند، گویی که از سیارهی دیگری آمده باشند؛ همواره خود را نامریی، بیگانه و ناممکن مییابند.
اینبار زمانی که خواستید آخرین سلفیتان با همسر یا معشوقتان را در فیسبوک یا اینستاگرام به اشتراک بگذارید و از لایکها و کامنتهای دوستان و خانوادهتان لذت ببرید، به این فکر کنید که افراد زیادی هستند که بهدلیل شرایطی که بر آنان تحمیل میشود مجبورند زیباترین لحظههای باهمبودنشان را پنهان نگه دارند. در حقیقت، اقلیتهای جنسی فضایی را برای ابراز بخش بزرگی از زندگیشان – که مرتبط با عشق، صمیمیت و رابطههای بین فردی است – ندارند و اگر فردی از آنها تصمیم بگیرد که خودش را همانگونه که هست ابراز کند، باید منتظر هجمهی توهین، ابراز نفرت و آزار از سوی دیگرانی باشد که ممکن است نزدیکترین کسان او باشند.
رژهی افتخار اقلیتهای جنسی تنها یک روز است و هنوز هم توسط افراد زیادی تحمل نمیشود. حال آنکه اکثریت دگرجنسگرا در همهی جامعهها، هر روز و هر ثانیه در رسانهها، در کوچه و خیابان، در سیستم آموزش و بهداشت و در سیاستهای کلان اقتصادی و فرهنگی، به گونههای متفاوت هویت خود را بازتولید میکنند و بهاصطلاح جار میزنند.
رژهی افتخار فرصت کوتاهی است که به اقلیتهای جنسی صدا میدهد تا آنها هم دربارهی خودشان، هویتشان، علاقههایشان و زندگیشان سخن بگویند.