2_242016_20151116opart-i8201_c0-354-1400-1170_s885x516

در میان سیل کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی کانال «دیده‌بان زنان» یکی از کانال‌های موجود است که به نظر می‌رسد به‌صورت عمده به پخش هر گونه اخبار و رویدادهای مربوط به «زنان» می‌پردازد. بیش از شش ماه است که مطلب‌های این کانال را دنبال می‌کنم. در این مدت از یک‌سو وجود چونین کانالی به نظرم سویه‌های مثبتی دارد که غیر قابل چشم‌پوشی است و از سوی دیگر، سویه‌هایی دارد که – به‌عنوان کسی که دغدغه‌ی مطالعات جنسیت دارد – نمی‌توانم از کنار آن‌ها بدون هیچ اصطکاکی عبور کنم.

در این نوشتار به ذکر دو مورد عمومی‌تراز این دسته‌ی دوم می‌پردازم: «استراتژی‌های مربوط به محتوای کانال» به عنوان نمونه «انتشار مکرر اخبار خشونت فیزیکی بر علیه زنان». از مخاطب‌های این مطلب دعوت می‌کنم که اگر با این کانال آشنایی‌هایی دارند یا در کل نظرهایی در مورد نکته‌هایی که این‌جا مطرح می‌شود در مورد دیگر رسانه‌ها دارید، نگاه خود را در قسمت نظرهای متن بیاورید تا چیزهایی که مطلب موجود – که حاصل مشاهده‌های شخصی من است – را تکمیل کنند یا مورد نقد قرار دهند.

انتخاب مطلب‌های کانال

نخستین نکته‌ای که در مورد این کانال به چشم می‌رسد، پراکندگی و به‌هم‌ریختگی موضوع‌ها است. این کانال به‌صورت عمومی قصد دارد هر مطلبی را که در مورد «زنان»، یا اگر بخواهیم کمی عمومی‌تر به آن نگاه کنیم، موضوع «جنسیت» است را منعکس کند. با این رویکرد، طیف محتواهای کانال از مقاله‌ای نظری را دربرمی‌گیرد تا عکس منتخب یک صفحه‌ی اینستاگرام که زنی هم داخل عکس دیده می‌شود، یا مثلن عنوان این عکس «زن» است.

با توجه به طیف گسترده‌ی محتواهای این کانال یکی از سوال‌های جدی‌ای که در مورد هر رسانه‌ای مطرح می‌شود چگونگی انتخاب محتوا و استراتژی مربوط به آن است. برای نمونه قاعدتاً مخاطب مطلبی که به ازدواج مجدد یک بازیگر بعد از مرگ همسرش مربوط است با مخاطب خبری در رابطه با تدوین و ابلاغ شاخص‌های عدالت جنسیتی از سوی ستاد ملی زن و خانواده متفاوت‌اند. بنابراین استراتژی انتخاب محتوا برای دسته‌های مختلف مخاطب با معیارها و علاقه‌ها و دغدغه‌های متفاوت است که موضوع بحث است.

علاوه بر نمونه‌ی ذکر شده، برای تاکید بر پراکندگی تصمیم‌گیری برای انتشار محتواها، نمونه‌ی دیگری می‌آورم: کنش‌گری در صفحه‌ی توئیتر خود مطلبی در رابطه با کلیشه‌های جنسیتی از نقش زنان و مردان در اجتماع می‌گذارد. سپس گرداننده‌های کانال ضمن انتشار این نظر از مخاطب‌ها می‌خواهند راجع به موضوعی که آن کنش‌گر مطرح کرده است نظر بدهند. این کار مثبتی به نظر می‌رسد، اما درعین‌حال این سوال ایجاد می‌شود که چرا یک‌باره و بدون هیچ مقدمه‌ای فضای کانال تبدیل به فضای بحث و گفت‌وگویی می‌شود که با فضای تعریف شده برای کانال جور در نمی‌آید.

با توجه به این‌که در تلگرام امکان تشکیل «گروه» وجود دارد و افراد می‌توانند در آن به‌راحتی با هم گفت‌وگو داشته باشند، آیا واقعن لزومی دارد که در فضای کانال، مخاطب‌ها پیام خود را به گرداننده‌ها ارسال کنند و بعد آن‌ها پاسخ‌ها را (احتمالن به‌صورت انتخابی) روی صفحه بگذارند؟ اگر چونین است، این انتخاب چگونه صورت می‌گیرد؟ به‌عنوان نمونه، اگر این رویکرد وجود دارد که نظرهای مخاطب‌ها گاه‌به‌گاه در کانال بازتاب یابد، چرا برای نمونه، تابه‌حال بازخوردی از نظرهای مخاطب‌ها در مورد خود کانال به چشم نمی‌خورد؟ یا دست‌کم آن‌قدر کم این اتفاق افتاده است که در خاطر نمی‌ماند؟

با توجه به این‌که جنس رسانه‌ی تلگرام به صورتی است که سیلی از اطلاعات در آن جریان دارد و معمول این است که اطلاعات قدیمی‌تر پشت اطلاعاتی که جدیدتر بارگزاری می‌شوند گم می‌شوند، به نظر می‌رسد که رویکرد آن دسته از کانال‌هایی که نظم و نظامی برای ارسال اطلاعات خود در نظر دارند از بازخورد بهتری برخوردار است. چراکه دست‌کم مخاطب اگر دنبال مطلبی بگردد، طبق یک دسته‌بندی یا زمان ارسال مشخص می‌تواند سراغ مطلب را بگیرد یا اگر برای نمونه، در پایان روز مطالب را مرور می‌کند، بتواند به‌راحتی دسته‌ای که به دنبال آن است را بیابد و مطالعه کند. البته «دیده‌بان زنان» این نکته را با رویکردی عمومی‌تر با استفاده از هشتگ‌ها پیاده‌سازی کرده است. چیزی که در این‌جا مطرح شد یک دسته‌بندی مشخص‌تر و تعریف شده و برنامه‌ریزی شده، مثل: خبر/رویداد اجتماعی، اقتصادی و حوادث است.

لنز دوربین

انتشار مکرر اخبار خشونت فیزیکی بر علیه زنان

از موارد دیگری که از اوایلِ پیوستن به این کانال برداشت کرده‌ام، این بوده که ذائقه‌ی گرداننده‌های کانال بر این است که مردسالاریِ موجود در جامعه‌ی ایران را «به‌صورت عمومی»، با انتشار تصاویر، اخبار یا گفته‌های مربوط به خشونت فیزیکی به تصویر کشند.

به‌طور معمول خشونت زمانی صورت می‌گیرد که نظر طرف مقابل با نظر فرد تفاوت داشته باشد و اگر فرد نظر مخالف را برنتابد دست به خشونت می‌زند. اگر این اختلاف نظر بار جنسیتی نیز داشته باشد، معمولن در این کانال بازتاب می‌یابد.

بااین‌حال نکته‌ی مهم در رابطه با انتشار مکرر اخبار خشونت بر علیه زنان این است که چونین تصویری از مردسالاری می‌تواند غلط‌انداز باشد. به این معنی که اگر چونین تصویری در مورد مردسالاری گسترش یابد، ممکن است سایر جنبه‌های مردسالاری اصولن به چشم نیایند، حال آن‌که خشونت جنسیتی، قتل و تجاوز تنها گوشه‌ای از جلوه‌های مردسالاری است.

در نگاهی کلان، مردسالاری برگرفته از نگاهی سلسله‌مراتبی است، به این معنی که کسی سالار است و حرف حرف اوست و نظر هم نظر او. بنابراین اتخاذ رویکردی که در آن فرد یا گروهی خود را دانای کل بداند و گمان رود که هر آن‌که «خودی» یا همان «سالار» نیست پس در موقعیتی فرودست قرار دارد، و در نتیجه حق و حقوق برابر با خودی‌ها را ندارد هم نمود دیگری از همین نوع نگاه سلسله‌مراتبی است.

بنابراین برای ارائه‌ی نمونه از شکل‌های دیگر مردسالاری، بر مبنای موردهایی که ذکر شد، آن‌جایی که کانال دیده‌بان زنان خود به تخطئه‌ی ابراز نظرهای افراد مختلف می‌پردازد، این نگرانی وجود دارد که ناخودآگاه منشی مشابه با منش خودی و غیرخودی را در پیش گیرد و خشونتی سرد را احتمالن کمی ناخودآگاه اعمال کند. چونین رویکردی است که باعث می‌شود سمت و سوی مطالب کم‌کم جانب‌دارانه به نظر برسد و ناخودآگاه انگار با یکی دوستی و با دیگری سر دشمنی دارد. برای نمونه، این‌که گاه‌به‌گاه اگر جایی، کسی یا گروهی نظری ابراز کند که مخالف با نظرهای گرداننده‌های کانال باشد، کانال به‌سادگی دست به تحقیر آن فرد/گروه بزند، درحالی‌که انتظار کانال این است که آن فرد یا گروه چونین روشی را نمی‌داشته است. اگر این کانال هم بخواهد رویکرد همسری را در پیش بگیرد که به دلیل هم‌نظر نبودن طرف مقابل، با تحقیر و توهین یا دست‌انداختن با او برخورد می‌کند، این سوال ایجاد می‌شود که در کل هدف این کانال از آغاز چه بوده است؟

خلاصه‌ی همه‌ی چیزهایی که در این‌جا گفته شد پیشنهاد برای افزایش دقت نظر و ایجاد ساختاری منسجم و معین برای کانال‌ها و سایت‌هایی از این دست، با موضوع‌هایی چونین حساس، است. چرا که فضای تلگرام که هنوز فیلتر نشده است فرصت بسیار مطلوبی برای ارائه‌ی محتواهایی است که سایت «دیده‌بان زنان» قطعن با صرف انرژی و زمان فراوان فراهم می‌کند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله