LONDON, ENGLAND - Sunday, February 16, 2014: 'Gay Gooners' banner during the FA Cup 5th Round match between Arsenal and Liverpool at the Emirates Stadium. (Pic by David Rawcliffe/Propaganda)

همجنسگرایی در فوتبال هم‌چونان تابو است. درحالی‌که در بخش‌هایی از جهان شاهد تغییر قوانین مدنی پیرامون حضور و حقوق اجتماعی همجنسگرایان هستیم، اما وقتی صحبت به فوتبال می‌رسد می‌توان دید که چیزهای بسیاری برای تغییر دادن وجود دارند. هموفوبیسم در فوتبال گاه توسط اجتماع گردآمده بر روی سکوهای استادیوم‌ها، توسط هواداران به اجرا در می‌آید و گاهی توسط مربیان و مدیران جنبه‌ای نهادینه‌شده به خود می‌گیرد. در ایران اوضاع به‌مراتب از چیزی که در اروپا به چشم می‌آید بدتر است. هموفوبیسم در فوتبال هربار خود را به مناسبتی عیان کرده است و نشان داده است. این گزارش برخی از این عیان‌شدگی‌ها را بررسی کرده است.

اخلاقِ انگشت‌نما

در فصل فوتبالی ۹۱-۱۳۹۰ وقتی شیث رضایی و محمد نصرتی هنگام خوشحالی پس از گل، حرکت جنجالی‌شان را انجام دادند، اخلاق دست‌نخورده‌ی جامعه‌ی ایران دست‌مالی و انگار به چیزی «آلوده» شد؛ چیزی که همه در تلاش بودند بگویند از سوی ما نیست. ناگهان چیزی که هیچ‌کس ندیده بود، تصویری که همیشه سرکوب شده بود، پیدا شد و برای میلیون‌ها بیننده به نمایش درآمد. یک انگشت نمادین که اخلاق میلیون‌ها «مرد» ایرانی را از توی سوراخ تنگ و تاریکی که مذهب و سنت ساخته‌اند، قلقلک داد. گرچه خوشحالی نصرتی و رضایی در فوتبال عجیب و نامأنوس و بی‌جا بود، اما واکنش‌ها به آن از سطح دیگری از برداشت‌های توطئه‌برانگیز خبر می‌داد. تا آن‌جا که یکی از قضات تهران خواستار گشوده‌شدن پرونده‌ی قضایی علیه رضایی شد. از سوی دیگر، در برنامه‌ی‌ ورزشی «۹۰» عادل فردوسی‌پور که در میان هوادارانش به روحیه‌ای منتقدانه نسبت به جبر صداوسیما معروف است، در مذمت این رفتار و غیراخلاقی‌بودنش صحبت کرد و تلاش کرد ثابت کند که این حرکت عمدی بوده‌است یا نه. این‌چونین بود که فوبیای پرورش‌یافته در جامعه‌ی مردان سر باز کرده بود و نمی‌توانستند تحمل کنند که در مقابل چشمانشان دو مرد ممکن است اخلاق مسلط را نادیده بگیرند. هیچ‌کس در مورد بی‌جا یا حتا خنده‌دار بودن حرکت شیث رضایی پس از خوشحالی از به‌ثمر رساندن گل حرفی نزد، همه از چیزی به رنجش افتاده بودند: انگار آن انگشت به همه‌ی آن‌ها مالیده شده بود.

حرف‌های درِ گوشی

شعارهای سکسیستی در ورزشگاه‌های ایران قدمتی دیرینه دارند. از طرفی، فضای تک‌قطبی ورزشگاه‌ها به این امر دامن زده است و به‌جای این‌که برای آن چاره‌اندیشی شود، با غیرقانونی‌کردن حضور زنان در ورزشگاه‌ها به بهانه‌های اخلاقی، چونین فضای آلوده‌ای هر روز قدرتمندتر شده است. در این میان رسانه‌ها دوشادوش هواداران به تهییج این فضا پرداخته‌اند. به‌تازگی گزارشی در وب‌سایت ورزشی «طرفداری» پیرامون رابطه‌ی یک بازیکن فوتبال ایران با پسری که این روزنامه او را با عبارت «دوجنسه» خطاب می‌کند، منتشر شده است که پر از سویه‌های هموفوبیک و اطلاعات ضد و نقیض است. در این گزارش از پسری یاد می‌شود که با فریب‌کاری فوتبالیست معروف را به دام انداخته است. همین «دوجنسه‌بودن» برای او گناهی بزرگ و دور از بخشش در نظر گرفته شده است. در ادامه، گزارش‌نویس منظور خود از دوجنسه را شرح نمی‌دهد، اما آن را با پدوفیلیسم پیوند می‌زند. شایعاتی درگوشی‌ هست که از دهه‌های پیش، پیرامون همجنسگرابودن یکی از بازیکنان تیم ملی و هم‌اتاق‌نشدن بقیه‌ی بازیکنان تیم با او در تمرین‌ها می‌گوید، هم‌چونین از مربی همجنسگرایی می‌گوید که خواسته‌هایی «نامعقول» از بازیکنانش داشته است و درنهایت ضجه می‌زند بر فوتبالی که آبرویش رفته و به «انحرافات اخلاقی» دچار است.

338556-football

معضلی به ‌نام همجنسگرایی

در نمونه‌ای جدیدتر، روزنامه‌ی «قانون» در شماره‌ی ۷۹۴ خود، گزارشی با عنوان «هر دم از این باغ بری می‌رسد» منتشر کرده است. در این گزارش، نویسنده از همجنسگرایی در فوتبال و فوتسال زنان خبر می‌دهد و اعلام می‌کند که فوتبال باید از وجود این افراد پاک شود تا خانواده‌ها فرزندانشان را با خیالی راحت به سمت ورزش بفرستند. نویسنده در آغازین جمله‌ی مطلب، منظور مصادره‌شده‌ی خود از خانواده را عیان می‌کند: «همواره در تاریخ زندگی بشر، حداقل تعریفی که از خانواده وجود داشته چیزی غیر از پیوند یک زن و یک مرد جهت تولید نسل و نگهداری از فرزندان و رشد دادن آن‌ها نبوده است.» در ادامه اعلام می‌کند که فوتبال زنان اخیرن به معضلی دچار شده است که نام آن همجنسگرایی است. نویسنده که از هرگونه تأمل عاجز است، صرفن خواستار پاک‌شدن ورزش از «لوث وجود برخی آلودگی‌ها» است، هم‌چونین تعریف خود از همجنسگرایی را این‌گونه بیان می‌کند: «از بعد روانشناختی فرد همجنسگرا یک فرد پذیرنده است که آماده‌ی ‌پذیرش هرگونه خواسته و دستوری است.» این شاید عجیب‌ترین حکم هموفوبیکی باشد که تاکنون صادر شده است.

تو را در گی‌بارها دیده‌اند

جاستین فشِنو اولین بازیکن انگلیسی بود که برون‌آیی کرد. در دهه‌ی ۱۹۹۰ فشِنو در تیم نوریچ‌سیتی ستاره شد. چند سال بعد به تیم قدرتمند آن سال‌ها، ناتینگهام فارست پیوست تا به اولین بازیکن سیاه‌پوستی تبدیل شود که رقم قراردادش به یک میلیون پوند می‌رسید. مدتی بعد شایعاتی مبنی‌بر حضور او در گی‌بارها بر سر زبان‌ها افتاد و برایان کلاف، سرمربی پرافتخار فارسِت، فشنو را از تمرین با بقیه‌ی بازیکنان تیم منع کرد، کمی بعد او را به تیم دیگری فروخت و حرفه‌ی فوتبالی جاستین فشِنو، فوتبالیست نوظهور انگلیسی رو به افول گذاشت. او هرگز جایگاه سابقش را در فوتبال پس نگرفت. فشِنو در سال ۱۹۹۸، چهار سال بعد از بازنشستگی، دوباره خبرساز شد. زمانی که در امریکا به سر می‌برد، پسری هفده‌ساله از او به اتهام آزار جنسی شکایت کرد. پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و دادخواست تعقیب و دستگیری او در هاوارد کانتی ایالت مریلند مطرح شد. فشِنو فورن به لندن بازگشت و آن‌جا در سن ۳۷ سالگی به زندگی خود پایان داد. او در نامه‌ی خودکشی‌اش، خود را بی‌گناه دانسته بود و از ترسش مبنی‌بر برگزار نشدن دادگاهی عادلانه، تحت‌تاثیر گرایش جنسی‌اش سخن گفته بود. مرگ فشِنو، اندوه به دنبال داشت.

ادامه دارد…

فوتبال علیه هموفوبیا

Content not available.
Please allow cookies by clicking Accept on the banner

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله